دهه مبارک فجر، تجلی شکوهمند حماسه و سرافرازی ملت است
ابرمردی که هماره دم مسیحایی اش، جانبخش جانهای حقیقت جوست و هنوز پس از گذشت سالها از رحلت ملکوتی اش، نامش بر پایه های ستم استکبار لرزه می افکند و یادش، در دلهای مستضعفان و آزادگان زمینْ، امید می آفریند و انگشت اشارت او، به آیندگانْ امتداد راه را نشان میدهد.
اماما! مقدمت را گرامی میداریم و بر شهیدانِ سالهای آغازین انقلاب، از سر اخلاص گُلِ سلام نثار میکنیم؛ بزرگمردانی که از این سرزمین پاک، به سوی افلاک پر گشودند؛ شهیدانِ والا مقامی که خارهای پلیدی را از سرزمین آینهها تاراندند و آزادی و استقلال را برای ما به ارمغان آوردند. اینک در دهه مبارک فجر، یادِ یادآوران سرسبزی و طراوت، پویندگان راه حق و حقیقت، ایمان مداران پاسدار مکتب ولایت، نگاهبانان قلعه شرافت و مردانگی، و شهیدان راه عزّت و آزادگی را گرامی میداریم.
امام آمد، نشسته بر بال فرشتگان. امام در پیام خدایی اش در شهید آباد «بهشت زهرا»، در «صور انقلاب» دمید و مردم را در عرصههای حق و محشر نهضت جان بخشید. «صبح صادق» انقلاب بود. فجر ایمان، از شرق مکتب سرزده بود که به نماز عشق ایستادیم. در محراب حق، رو به کعبه عرفان، با وضویی از خون دهها هزار شهید، بر سجاده صدق نشستیم و پیشانی اخلاص بر مهر«تعبّد» نهادیم و دل به «ولایت» سپردیم و این، معجزه انقلاب بود.
این روزها بوی خوش بهار آغشته به عطر معطر آزادی از راه میرسد و تقویم تاریخ یک بار دیگر برگ زرینی را به خود میافزاید و انقلاب شکوهمند اسلامی ما سی و پنجمین سالگرد پیروزی خود را جشن میگیرد؛ انقلابی که صفحهای زرین را در تاریخ حیات انسانهای به خواب رفته گشود، و صلای دینداری، عدالت خواهی، استقلال طلبی و آزادگی را در گوش جان خفتگان طنین انداز کرد.
سلام برتو ای مطلع فجر! ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی. خوش آمدی که با آمدنت غلهای سنگین ازگردنمان فروریخت،زنجیرها از دست و پایمان گسیخت، کمرهای خمیده مان راستشد،برلبهای پژمردهمان شکوفههای تبسم نشست، در قلبهای سوختهمانگلبوتههای عشق و امید روئید و برگونه های زردمان گلخنده های سرخ نمودار شد.
خوش آمدی که با مقدمت، عطرآزادی به جای بوی باروت در فضای میهن اسلامی مان پیچید. قفس ها شکسته شد و نفسها از زندان سینه هارهایی یافت. خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیار مانگریخت، برف های بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد.
خوش آمدی فجرآزادی! که با آمدن تو، امام آمد، امامی که بر سربیدادگران، خروش کلیم داشت و برجان امت، دم مسیح. کلامش بوی وحیداشت و طعم شیرین آوای انبیا. دم مسیحایی اش مردگان گورستان ترسو یاس را حیاتی نوین بخشید، قیامت به پا کرد، غباری عظیم برانگیخت، غباری که چشم «چپ» و «راست» را کور کرده است.